
به گزارش پایگاه خبری 598، حجتالاسلام حسین تقیپور، از اساتید و پژوهشگران حوزه علمیه استان مازندران در سلسله مباحثی به بیان «راههای ایجاد نشاط و شادابی از نگاه اسلام» پرداخت که با عنوان «فرمول شادی» در شمارههای گوناگون تقدیم شما فرهیختگان میشود.
علل و عوامل رسیدن به نشاط در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی
درباره علل و عوامل رسیدن به نشاط، هم برای خودمان، هم برای خانواده و هم برای جامعه سخن گفته میشد؛ اینکه در این گرفتاریهای دنیا و در پستیوبلندیها و فرازوفرودهای طبیعی که لازمه طبع این دنیاست، چه باید کرد. هیچچیز در این دنیا همواره در اوج نیست و هیچچیز نیز همیشه در حضیض باقی نمیماند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: گاهی انسان در فراز است و گاهی در فرود؛ گاهی در عزت است و گاهی در سختی. در نهجالبلاغه نیز آمده است که روزگار میان انسانها دستبهدست میشود؛ گاهی به سود و گاهی به زیان.
اگر عمر انسان را مثلاً شصت سال در نظر بگیریم، ممکن است سی سال آن در شادی، سلامت و آسایش بگذرد و سی سال دیگر در گرفتاری، نزاعها، مشکلات اداری و دشواریهای مختلف. خدا رحمت کند آیتالله بهجت را که میفرمود: «دنیا اگر یک نوش به تو بدهد، صد نیش میزند». دنیا همینگونه است؛ یک روز شادی و لذت به انسان میدهد، اما در کنار آن، انواع امتحانات و سختیها نیز وجود دارد. اگر انسان از همین امروز حساب کند، میبیند یک روز خوب و خوش در کنار خانواده، فرزندان و نوهها دارد، حقوقش هم مکفی است، پیامک عیدی هم میرسد، اما اندکی بعد، یک گرفتاری، یک اختلاف، یک بدخلقی، یک تهمت، یک مشکل اداری یا یک نزاع خانوادگی پیش میآید. این فراز و فرودها در زندگی طبیعی است.
با وجود اینکه طبع دنیا چنین است که در کنار هر یک «نوش»، صد «نیش» وجود دارد، انسان باز هم میتواند شاد باشد. در خطبههای گذشته، چهارده عامل برای شاداب و بانشاط بودن بیان شد؛ نشاطی که بهمعنای مستی نیست، بلکه شادابی، آرامش و طراوت روح است؛ حالتی که مردم وقتی انسان را میبینند، احساس آرامش میکنند، دوست دارند با او بنشینند، همکلام شوند، با او ارتباط بگیرند و پیام بدهند. چنین انسانی، حتی اگر خودش هم مشکلی داشته باشد، اما برای دیگران منبع آرامش است.
یکی دیگر از عوامل نشاط این است که انسان در «تکامل برزخی» تفکر کند. معنای تکامل برزخی این است که انسان با مرگ، پروندهاش بسته نمیشود؛ بلکه همچنان میتواند مسیر تکامل را ادامه دهد، البته نه به وسعت دنیایی، بلکه به اندازه «آب باریکهای» که خداوند قرار داده است. این تکامل، شرط و شروط دارد؛ از جمله اینکه انسان دنیا را «مزرعه» بداند، نه «مقر». دنیا ایستگاه نیست، عبورگاه است.
در گذشته، مردم برای رفتن به ییلاق، از دشت به سمت جنگل حرکت میکردند. مسیر طولانی و ناهموار بود؛ با اسب، گاو و گوسفند حرکت میکردند، یک یا دو شب در مسیر میماندند و زحمت حمل وسایل را به جان میخریدند. حتی نگهداشتن شیشه چراغ تا سالم به ییلاق برسد، زحمت فراوان داشت. اما وقتی به ییلاق میرسیدند، خنکای هوا، رهایی از شرجی تیر و مرداد و لذت زندگی در کنار دام و کشاورزی، همه آن سختیها را جبران میکرد.
گفته شد: اگر ییلاق خوب میخواهی، باید بار را از شلاق برداری؛ یعنی باید دنیا را مزرعه آخرت بدانی. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «الدنیا مزرعةُ الآخرة». امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز دنیا را محل کِشت معرفی میکند. دنیا میتواند مزرعه خیر باشد یا مزرعه شر. هرچه در آن بکاری، همان را درو خواهی کرد.
حضرت عیسی علیهالسلام نیز در وصایای خود که در منابع متعدد از جمله در آثار فیض کاشانی نقل شده، به این حقیقت اشاره میکند که فلسفه آفرینش دنیا، همین مزرعه بودن است؛ دنیا برای کِشت است، نه برای ماندن. انسان در این دنیا میکارد و نتیجه آن را در آخرت برداشت میکند.
بعضیها در این دنیا، بدبینی میکارند؛ نسبت به زمین و زمان، سیاست، مسئولان، خانواده، همسر و فرزندان بدبین هستند. گاهی این بدبینی به فجایع انسانی منجر میشود. نقل شد که فردی که ظاهراً اهل ذکر و دیانت بود، بهسبب سوءظن به همسرش، مرتکب قتل شد. این نمونهای از آثار ویرانگر بدبینی است.
در مقابل، انسان میتواند خوشبینی آگاهانه داشته باشد؛ یعنی ضمن توکل بر خدا، هم عیبها را بشناسد و هم ظرفیتها را. راه درست، راه میانه است؛ نه سادهلوحی و نه بدبینی مطلق، بلکه شناخت درست واقعیتها و مدیریت مشکلات.
وقتی انسان دنیا را مزرعه بداند، نوع نگاهش به زندگی تغییر میکند. اگر بدبینی، وسواس، تهمت، درگیری و نزاع بکارد، همان را برداشت میکند. اما اگر خیر، محبت، خدمت، صدقه و اصلاح بکارد، نتیجه آن در دنیا و برزخ و آخرت به او بازمیگردد.
در روایات، تکامل برزخی یک حقیقت مسلم معرفی شده است و برخی آیات قرآن نیز به آن اشاره دارد؛ از جمله آیه دوازده سوره حدید: «یَوْمَ تَرَی الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَیٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ». برخی مفسران این آیه را ناظر به تکامل برزخی دانستهاند.
تفکر درباره تکامل برزخی به انسان انرژی میدهد و او را از خستگی نجات میدهد. نمونه آن، شخصیتهایی مانند شهید آیتالله سید محمدباقر صدر است که با وجود فشارها و تهدیدها، خستگیناپذیر بود. وقتی به او میگفتند چرا اینقدر کم میخوابی و زیاد کار میکنی، پاسخ میداد: وقتی دشمن در حال شکار ایمان بچههای شیعه است، خواب برای من معنا ندارد.
همچنین شهید مهدی زینالدین که در مسیرهای طولانی، در خودرو استراحت میکرد تا وقت از دست نرود. چنین انسانهایی، خستگی را خسته میکردند، چون نگاهشان فراتر از دنیا بود.
تکامل برزخی حتی در وصیتنامه انسان نیز جلوه میکند. برخی وصیت میکنند که اموالشان صرف امور شخصی وراث شود؛ اما برخی دیگر بهگونهای وصیت میکنند که صدقه جاریه برایشان ایجاد شود: کمک به مسجد، حسینیه، پلسازی، جهیزیه نیازمندان، رد مظالم و امور ماندگار. اینها سرمایههایی است که بعد از مرگ هم برای انسان باقی میماند و موجب ادامه تکامل او در برزخ میشود.
اگر انسان، نگاه برزخی داشته باشد، دیگر از نیشوکنایهها، بیمهریها، کنار گذاشته شدن از مسئولیتها و فشارهای اجتماعی فرسوده نمیشود؛ زیرا میداند این اقدامات، پشتوانه آینده او در عالم دیگر خواهد بود. تفکر در تکامل برزخی، خستگی را برطرف میکند و انسان را در مسیر خدمت، ماندگار میسازد.